بیماری های اعصاب و روان
آشنایی با بیماری های اعصاب و روان
بیماری های مرتبط با روان، سالیانه بخش زیادی از افراد جامعه را درگیر کرده و هزینه های زیادی را به افراد و سیستم بهداشتی جامعه تحمیل می کند.
معمولا اطلاعات چندانی راجع به این نوع اختلالات در دسترس افراد مبتلا و خانواده های آن ها قرار نمی گیرد. خود این اشخاص نیز به دلیل برخی عقاید نادرست که در جامعه در ارتباط با بیماری های اعصاب و روان وجود دارد، به موقع به دنبال درمان نرفته و اطلاعات درستی در رابطه با ماهیت بیماری خود ندارند.
اختلال روانی چیست؟
همه ما در طول زندگی دوره هایی از افسردگی، غم، خشم و یا اضطراب را تجربه کرده ایم. بسیاری از ما در دوران زندگی خود طعم تنهایی، شک به ارزش ها و یاس و ناامیدی را چشیده ایم.
اما آیا در همه این موارد دچار یک اختلال روانی شده ایم؟ و یا صرفا یک حالت گذرا و واکنشی به اتفاقات ناخوشایند زندگی، را تجربه کرده ایم؟
ملاک های بیماری اعصاب
همانطور که گفتیم هر نوع پریشانی و حال بد نتیجه ی اختلال روانی نیست. خیلی از این موارد موقت و زودگذر هستند. لذا متخصصان برای یک اختلال روانی ملاک هایی را در نظر می گیرند. در ادامه این ملاک ها توضیح داده می شوند:
الف) انحراف از هنجارهای اجتماعی
هر جامعه برای رفتارهای قابل قبول خود معیارهای معین یا هنجارهایی دارد و رفتاری که به طور مشخصی از این معیارها دور و منحرف شده باشد، رفتار نابهنجار شناخته می شود.
اما اگر صرفا انحراف از هنجارهای اجتماعی را به عنوان ملاک و معیار برای تعریف نابهنجاری در نظر بگیریم مشکلاتی پیش می آید. رفتاری که در جامعه معینی بهنجار تلقی می شود ممکن است در جامعه دیگری نابهنجار باشد. مثلا شنیدن صداهای خاص در شرایطی که واقعا کسی صحبت نمی کند یا دیدن برخی افراد در شرایط نبودن هیچ شخص دیگر، در نظر مردمان برخی فرهنگ ها اصلا امور غیر عادی به حساب نمی آید.
حتی مفهوم نابهنجاری در یک جامعه خاص نیز در طول زمان ممکن است تغییر کند. مثلا نوع پوشش های خاصی که جوانان استفاده می کنند شاید چندین سال قبل نوعی نابهنجاری محسوب می شد. ولی امروزه اکثرا به عنوان تفاوت هایی در سبک زندگی به شمار می آیند.
بنابراین برای تعریف یک اختلال روانی به ملاک های بیشتری نیاز داریم.
ب) ناانطباقی بودن رفتار
بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی به جای اینکه اختلال روانی را برحسب انحراف از هنجارهای آماری یا اجتماعی تعریف کنند معتقدند که مهم ترین ملاک در این مورد این است که هر رفتار چگونه بر کیفیت زندگی شخص یا گروه اجتماعی تاثیر می گذارد؟
بر این اساس رفتاری نابهنجار است که ناانطباقی و متضمن پیامدهای زیان بار برای شخص یا جامعه باشد. بعضی از رفتارها بهزیستی شخصی را مختل می کنند. مثلا فردی که از جمعیت می ترسد و دچار اضطراب می شود نمی تواند در محیط شغلی، خانودگی و یا تحصیلی خود عملکرد مطلوبی داشته باشد.
ج) پریشانی شخصی
بیماری های روانی
این ملاک به احساس پریشانی خود شخص توجه دارد تا رفتارش. غالب کسانی که بیمار روانی شناخته می شوند – اما نه همه آن ها خود را به شدت در رنج و عذاب می دانند: به این معنا که مضطرب یا افسرده هستند. ممکن است دچار بی خوابی، بی اشتهایی و انواع دردهای بدنی باشند.
هیچ یک از سه ملاکی که در بالا به آن ها اشاره شد به تنهایی نشان دهنده اختلال روانی نیست و همه این ملاک ها در ارتباط با هم باید در نظر گرفته شوند. مثلا اگر کسی رفتاری داشته باشد که خیلی در تناسب با عرف و معیارهای جامعه نباشد ( انحراف از هنجار اجتماعی) و به اصطلاح عجیب و غریب باشد نمی توان گفت که این شخص دچار اختلال روانی است.
بلکه باید ببینیم که این رفتارها تا چه روی عملکرد زندگی وی تاثیر گذاشته و باعث اختلال در روند زندگی او شده است ( پریشانی شخصی) و همین طور اینکه چه قدر این رفتار به جامعه آسیب می رساند (نا انطباقی بودن رفتار). وقتی دو یا سه مورد از موارد بالا وجود داشته باشد به احتمال زیاد شخص دچار اختلال روانی شده است.
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، در آخرین ویرایش خود بیماری روانی را به این صورت تعریف کرده است:
“اختلال روانی حالتی است که ویژگی آن بر هم خوردن بارز شناخت، نظم هیجانی یا رفتاری فرد است و خود بازتابی است از بد کارکردی فرایندهای زیستی، روانی یا رشدی که زمینه ساز عملکرد روانی هستند. اختلالات روانی معمولا با ناراحتی قابل ملاحظه یا کم توانی در فعالیت های اجتماعی، شغلی و یا سایر فعالیت های مهم زندگی فرد همراه هستند.”
انواع بیماری های روانی (طبقه بندی)
انواع بیماری های روانی
بیماری های اعصاب و روان به 15 طبقه کلی تقسیم می شوند:
دوره های نوباوگی، کودکی یا نوجوانی: اختلال هایی که ابتدا در این دوره ها آشکار می شوند. مانند عقب ماندگی ذهنی، اختلالات طیف اتیسم، اختلال بیش فعالی و نقص توجه یا همان ADHD و …
گم گشتگی، زوال عقل، یاد زدودگی و سایر نارسایی های شناختی: در این بیماری ها کارکرد مغز مختل می شود.
مصرف مواد: اختلالاتی که از مصرف مواد ناشی می شوند.
طیف اسکیزوفرنی: گروهی از اختلال ها با ویژگی های مختل شدن حس واقعیت سنجی، اختلال بارز اندیشه و تفکر،رفتار عجیب و غریب. در بعضی از موارد بیمار تقریبا همیشه توهم و هذیان دارد.
هیجان یا خلق: اختلالاتی که با هیجان یا خلق مرتبط است. شخص ممکن است به شدت افسرده یا بر عکس به طور غیر معمول خوشحال باشد و یا بین حالت های شادی و غم نوسان داشته باشد.
اضطرابی و وسواسی: شامل اختلال هایی است که در آن ها یا اضطراب نشانه اصلی اختلال است یا وقتی شخص نتواند از موقعیت های ترس آور اجتناب کند یا وقتی در برابر میل به انجام دادن کارهای خاصی یا فکر های سمج مقاومت کند ( وسواس فکری – عملی ) دچارش می شود.
جسمانی شکل: وقتی نشانه های اختلال جسمانی وجود دارد اما هیچ گونه مبنای عضوی برای آن ها نمی توان یافت. به نظر می رسد نقش اصلی با عوامل روانی باشد.
گسستی: تغییرات موقت در کارکردهای هشیاری، حافظه یا هویت شخصی به علت اختلال های هیجانی.
روابط جنسی: شامل اختلال در هویت جنسی مثل نارضایتی جنسیتی. اختلال عملکرد جنسسی نظیر ناتوانی جنسی، انزال زودرس . اختلال هدف گیری جنسی مانند علاقه جنسی به کودکان، دیگر آزاری یا خود آزاری.
عادات غذا: شامل بی اشتهایی و پر اشتهایی عصبی.
خواب: شامل کم خوابی مزمن، خواب آلودگی شدید، وقفه تنفسی. خواب گردی و حمله خواب.
ساختگی: ابراز عمدی نشانه های جسمانی یا روانشناختی برای وانمود به بیمار بودن.( این بیماری از تمارض متفاوت است. در تمارض فرد عمدا و با هدف به دست آوردن نفع مشخصی مثلا فرار از سربازی یا دریافت غرامت ادعای بیماری می کند.
کنترل تکانه: شامل دزدی مرضی ( دزدیدن چیزهایی که شخصی نیازی به آن ها ندارد.) قمار و آتش افروزی عصبی .
شخصیت: الگوهایی دیرپا از رفتار غیر انطباقی شامل شیوه های ناپخته و نامناسب برای حل و فصل فشار روانی یا حل مشکلات.